وبلاگ کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان

وبلاگ کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
پیوندها

۱۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

متن این نامه به شرح زیر است:


« اگر خداوند برای لحظه ای فراموش می‌کرد که من عروسکی کهنه‌ام و تکه کوچکی از زندگی به من ارزانی می داشت احتمالا همه آنچه را به فکرم می‌رسید نمی گفتم، بلکه به همه‌ی چیزهایی که می گفتم فکر می کردم. کمتر می خوابیدم و بیشتر رویا می دیدم. چون می دانستم هر دقیقه‌ای که چشممان را بر هم می گذاریم شصت ثانیه ی نو را از دست می دهیم. 


هنگامی که دیگران می ایستادند راه می رفتم و هنگامی که دیگران می خوابیدند بیدار می ماندم. هنگامی که دیگران صحبت می کردند گوش می‌دادم و از خوردن یک بستنی شکلاتی چه لذتی که نمی بردم. کینه ها و نفرت هایم را روی تکه ای یخ می نوشتم و زیر نور آفتاب دراز می کشیدم.


اگر خداوند تکه ای زندگی به من ارزانی می‌داشت، قبایی ساده می پوشیدم و طلوع آفتاب را انتظار می کشیدم... با اشک‌هایم گل های سرخ را آبیاری می کردم تا درد خارشان و بوسه‌ی گلبرگ هایشان در جانم بخلد و هر روز غروب خورشید را عاشقانه می نگریستم. 


خدایا اگر تکه ای زندگی می داشتم نمی گذاشتم حتی یک روز بگذرد بی آنکه به مردمی که دوستشان دارم نگویم که دوستشان دارم. بله تا جایی که می توانستم به آنها می گفتم که دوستشان دارم. هر لحظه. به همه‌ی مردان و زنان می قبولاندم که محبوب منند و در کمند عشق زندگی می کردم. به انسان ها نشان می دادم که چه در اشتباه اند که گمان می‌برند وقتی پیر شدند دیگر نمی توانند عاشق باشند. به آدم ها می گفتم که عاشق باشند و عاشق باشند و عاشق . به هر کودکی دو بال می‌دادم اما رهایش می کردم تا خود پرواز را بیاموزد و به سالخوردگان یاد می‌دادم که مرگ نه با سالخوردگی که با فراموشی سر می رسد. به انسان ها یاد آوری می کردم که در قبال احساسی که به یکدیگر می دهند مسئولند.


آه ! انسان ها ، از شما چه بسیار چیزها آموخته ام . من دریافته ام که همگان می‌خواهند در قله کوه زندگی کنند بی آنکه بدانند خوشبختی واقعی جایی ست که سراشیبی را به سمت قله را می پیماییم. دریافته ام که وقتی طفل نوزاد برای اولین بار با مشت کوچکش انگشت پدر را می فشارد او را برای همیشه به دام می اندازد. دریافته ام که یک انسان فقط هنگامی حق دارد به انسان دیگر از بالا به پایین بنگرد که ناگزیر باشد او را یاری دهد تا روی پای خود بایستد.


من از شما بسی چیزها آموخته ام اما در حقیقت فایده چندانی ندارد چون هنگامی که آنها را در این چمدان می گذارم بدبختانه در بستر مرگ خواهم بود. اما شما این را بخاطر بسپارید. چون هنوز زنده اید. »

  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰

با این حال هنوز هم صنعت چاپ و نشر سنتی به خاطر اختلالاتی که توسط دنیای دیجیتال برای آن ایجاد شده با احساسات آزار دهنده‌ای مواجه است.


روند رو به رشد فروش ای- بوک ها به خصوص در امریکا کُند شده و ناشران مستقل انگلیسی مانند کوارکوس (Quercus) و کانستیبل اند رابینسون (Constable & Robinson) که به فروش کتاب‌های نه صرفا تجاری و نه فقط ادبی علاقمندند تا حدودی از فروششان کاسته شده است.


پنج غول انتشاراتی بزرگ –Big Five- ، نیز در حال مذاکره با آمازون هستند تا راه های جدیدی برای فروش بیابند. در عین حال، کتابفروشی های بزرگ زنجیره ای در چندین بازار مهم اروپای غربی با مشکل مواجه شده اند. 


زمانی که ناشرانی مانند پنگوئن رندوم هاوس (Penguin Random House)، به دنبال فروش مستقیم کتاب به صورت آنلاین و از طریق سایت خود به خوانندگان هستند، بیشتر نویسندگان به سمت خود-ناشری کتاب‌های الکترونیکی روی آورده اند و هر روز بازیگران شگفت انگیز جدیدی (اخیرا فروشگاه زنجیره‌ای تسکو هم یک پلتفورم فروش کتاب‌های الکترویک به نام بلینک باکس -Blinkbox – راه انداخته) به این عرصه افزوده می‌شوند و دنیای دیجیتال همچنان به ایجاد اختلال در بازار سنتی نشر کتاب ادامه خواهد داد. 


شاید این روایت پیچیده با یک سرانجام غیر قابل پیش بینی برای خلق یک رمان مهیج باشد اما در واقع این پدیده، زندگی را برای صنعت سه میلیارد پوندی کتاب انگلستان بسیار دشوار کرده است.

 

جانی گلر، مدیر اجرایی مشترک آژانس ادبی کورتیس براون که به تازگی حق چاپ جهانی کتاب" صبح بخیر آقای ماندلا" (کتاب خاطرات زلدا لاگرانج دستیار رئیس جمهوری سابق آمریکای جنوبی ) را به فروش رسانده هم در این باره هشدار داد.


 گلر می گوید: تقاضا برای کتاب چاپی همچنان زیاد است اما وضعیت تجارت اخیرا در کشورهایی مانند آلمان و هلند به هم ریخته و در اسپانیا و ایتالیا بسیار دشوار شده است. علت این امر تنها بحران های حوزه یورو نیست، بلکه کتابفروشی ها اکنون با مشکلاتی مواجه شده اند که فروشگاه های کتاب زنجیره ای انگلستان سال‌ها پیش با آن دست و پنجه نرم کرده بودند. 

نمایشگاه کتاب لندن نشان داد با وجود رکود فروش کتاب‌های دیجیتال در آمریکا، فروش بالای این گونه کتابها ادامه دارد.

 بنا بر گزارش انجمن ناشران آمریکا، در سال گذشته فروش کتاب‌های دیجیتال در امریکا تنها 3.8 درصد رشد داشته است. 


جو هنری، از موسسه تحقیقات بازار بُکر، که معتقد است بازار فروش کتاب های الکترونیک در سال 2014 به نقطه اوج خود می رسد در این باره می گوید: در اکثر بازار های پیشرفته مانند ایالات متحده و انگلستان، پس از رشد دو رقمی سال‌های 2011 و 2012، فروش محصولات دیجیتال رونق گرفت اما یکی از دلایلی که به نظر می رسد رشد فروش کتاب‌های الکترونیکی را با رکود مواجه کرده، این است که خوانندگان حرفه ای کتاب به سمت کتاب‌های الکترونیک روی آورده‌اند اما کمتر با دستگاه‌های جالب توجه مواجه شده‌اند. 


افزون بر این، دستگاه های جدیدتر، مانند تبلت کیندل فایر آمازون و آئورای کوبو، فقط مختص کتاب نیستند. این دستگاه های برای کاربر امکان گشت و گذار در وب، استفاده از رسانه های اجتماعی، ویدئو و بازی و سایر محتواهای اسنک.ایبل- Snackable (محتواهایی را که برای استفاده مخاطبان ساده و انعطاف پذیر طراحی شده است) فراهم می کند.

 

بنابراین چالش صنعت کتاب، در ایجاد نوآوری و خلق روش های بهتر استفاده از تکنولوژی است تا بتواند با سایر رسانه های رقیب رقابت کند. – این مبحث، موضوع غالب جلسه صبحانه کاری بود که توسط نمایشگاه کتاب لندن و شرکت فن آوری های چاپ ریکو برگزار شد. بیشتر بحث دراین باره بود که ناشران چگونه باید از آمارها، برای درک بهتر رفتار های دیجیتالی خوانندگان، ارتقای ارتباط موثر با آنها و راهکار های جدید فروش استفاده کنند. بدین ترتیب آنها می توانند بر متدهای چاپی غول های جدید فن آوری اثر بگذارند. 


ریچارد مولت، مدیر اجرایی انجمن ناشران انگلستان، با رد این مطلب که خرید یک ابزار تخصصی به جای توسعه آن در خانه نشانه شکست یک کمپانی کتاب است گفت: فیسبوک هم خودش اینستاگرام را توسعه نداد. هرچند انتشاراتی ها، بودجه چندین میلیون پوندی فیس بوک برای خرید اینستاگرام را به خواب هم نمی بینند. 


اما بسیاری هم از این بابت که دنیای دیجیتال، راه جدیدی را برای فروش و برقراری ارتباط با خوانندگان فراهم کرده خوشحال و نسبت به آینده خوش بین هستند. هلن کوگان، مدیرعامل انتشارانی کوگان پیج (Kogan Page) یکی از همین افراد است که در این باره گفته: اکنون ابزارهای خارق العاده ای در دستان ماست که تا پیش از این هرگز وجود نداشته است. اما مشکل اینجاست که ناشران، هیچ گونه انحصاری در استفاده از این ابزار ندارند. از طرفی روند خودنشری (Self-publishing)، به سرعت در حال شیوع است و این امر با کاستن از سهم ناشران سنتی، آنها را تحت فشار قرار داده است. 


مایکل تمبلین، رئیس ماموران محتوای کوبو، که کتابهای الکترونیک مخصوص دستگاه های خوانش الکترونیک (e-reading devices) می فروشد اظهار کرده: کتاب‌هایی که به صورت خود-ناشری تولید می شوند 11 درصد از فروش را ما در انگلستان به خود اختصاص می دهد.

 وی افزود: خود ناشری یک نیروی تجاری مهم است که به طور موثری به یکی از اعضای جدید خانواده شش نفری ناشران بزرگ ایالت متحده (Big Six) تبدیل شده است.


خود ناشری، آمیزه ای از چندین نعمت مختلف است. این پدیده جدید منجر به ارزان شدن کتاب‌های سنتی چاپی شده و تعداد اندکی از نویسندگان حاضرند به معاملاتی تن در دهند که تماما به نفع ناشر باشد. 

تا کنون هیچ نویسنده صاحب نامی، برای تصاحب سهم بیشتری از حق کتاب خود با ناشرش قطع همکاری و به خود ناشری روی نیاورده است، هرچند که در نمایشگاه کتاب لندن این شایعه پخش شد که آمازون به چند تن از نویسندگان بزرگ پیشنهاد داده تا کتاب‌هایشان را به طور مستقیم منتشر و از طریق فروشگاه اینترنتی آمازون به فروش بگذارند. 


با این حال نکته جالب توجه این است که با وجود این همه گرایش به سمت دنیای دیجیتال، فروش کتاب‌های چاپی به طرز شگفت انگیزی تکان نخورده است. درحالی‌که کتاب‌های الکترونیک تنها 20 درصد از سهم بازار کتاب انگلستان را به خود اختصاص داده اند و بر اساس پیش بینی های Enders Analysis، این رقم تا سال 2016 به 35 درصد خواهد رسید. 


سخنرانی کازئو ایشیگورو، در تجلیل از دبو راجرز که آژانس کتابش را در سال 1967 بنیان نهاد، یادآوری دیگری بود در این باره که چرا بازار کتاب کیفیت پایدارش را حفظ می کند. وی درباره دبو راجرز گفت: او به کتاب ها اهمیت می دهد و باور دارد که کتاب های خوب برای زندگی ما حیاتی هستند. 

خانم راجرز نیز افزود: در دنیای توئیت ها، وبلاگ ها و محتواهای اینترنتی، آن چیزی که جایگاه رفیعش همواره حفظ خواهد شد کتاب چاپی سنتی است. 

فریاد حیات بخش وی باید امید را به صنعت نشر باز گرداند.

  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰
  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، این هفته به بهانه برگزاری نمایشگاه کتاب لندن روزنامه ایندیپندنت انگلیس در گزارشی به وضعیت چاپ و نشر کتاب و به طور کلی وضعیت کتابهای سنتی در برابر انواع دیجیتال آن پرداخته است.

این روزنامه در گزارش خود با اعلام این خبر که فروش و رشد کتابهای دیجیتال در سال جدید رو به کاهش گذاشته است، به بررسی انتشارات سنتی در انگلیس می پردازد. به نوشته این روزنامه هرچند بسیاری از انتشارات معتبر اروپای غربی با مشکلات عدیده ای روبرو هستند ولی ذکر این نکته نیز قابل اهمیت است که بسیاری از این انتشارات در حال میل به نشر دیجیتال و در حال انعقاد قراردادهایی با سایت های فروش کتاب آنلاین مثل آمازون هستند.

یکی از راهکارهای زنده نگه داشتن انتشارات سنتی به نظر می رسد ایجاد راههای جدید برای حل این بحران است که از جدیدترین آنها را می توان رویکرد انتشارات پنگوئن مثال زد که وب سایت اختصاصی این انتشارات تبدیل به فروشگاه کتابی مستقل در انگلیس و سایر کشورهای جهان شده است. «جانی گلر» مدیر اجرایی آژانس ادبی کارتیس براون انگلیس که سال گذشته در فروش کتابهایی مثل خاطرات نلسون ماندلا به رکورد جهانی دست یافت، درباره این موضوع تنها به یک هشدار و احتیاط اکتفا می کند.

وی اعتقاد دارد تقاضا برای کتاب همیشه در سطح خوبی قرار دارد ولی در سالهای اخیر با وجود رکود اقتصادی اروپا و دیگر کشورها تجارت در حوزه کتاب نیز با مشکلات زیادی روبرو شده است. این روند برای فروشگاههای کتابفروشی سنتی بیشتر نمود داشته است. هرچند در انگلیس کتاب الکترونیک از رشد خوبی برخوردار است ولی این قضیه در آمریکا اصلاً صدق نمی کند و آماری که انجمن ناشران آمریکا منتشر کرد حکایت از افزایش تنها 8/3 درصدی در فروش کتابهای دیجیتال در سال جاری دارد.

البته بسیاری دیگر اعتقاد دارند کتاب الکترونیک همیشه روند رو به رشدی داشته است. «هنری بوکر» از موسسه تحقیقاتی مارکت ریسرچ با اعلام آمارهای مربوط به سالهای 2012 تا 2014 می گوید کتاب الکترونیک به احتمال زیاد در سال جدید با رشدی قابل توجه برخوردار خواهد شد چون میزان فروش دستگاههای دیجیتالی مثل کیندل و نوک افزایش نشان داده است.

روزنامه ایندیپندنت در ادامه گزارش خود ادامه می دهد: دراین میان موضوعی که مطرح است چگونگی تمرکز ناشران کتابهای چاپی در دنیای دیجیتالی و به طور کلی ارائه روش های بهتر برای عرضه کتابهای خود است. یکی از راههای ممکن که از سوی موسسه ریسرچ مارکت پیشنهاد شده ارتباط مستقیم ناشران با مخاطب و خوانندگان کتاب است. ریچارد مالوت مدیر اجرایی انجمن ناشران آمریکا خطاب به ناشران کتاب از فروش میلیاردی کتاب در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک پیشنهاد می دهد. وی اعتقاد دارد فروش در شبکه های اجتماعی به هیچ وجه کلاس کاری ناشران را کاهش نمی دهد بلکه به رونق این صنعت منجر خواهد شد.

  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰
  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰
  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰

استاد

استاد باستانی پاریزی در کتابخانه شخصی اش

  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰

امروزه صحبت از مباحثی همچون کتاب و کتابخوانی و گسترش آن، بازار فرهنگ کشور و بویژه بازار کتاب را داغ تر جلوه می دهد.

قبل از هر چیز باید دانست میان کتاب خوب و کتاب پرفروش تفاوت وجود دارد و هر کدام تعریف خاص خود را می طلبد چرا که لزوما هر کتاب پرفروشی نمی تواند کتابی خوب تلقی شود و از طرفی همه کتاب های خوب هم پرفروش نمی شوند؛ مثالی می زنم: سال هاست پزشکان و کارشناسان امور تغذیه استفاده از تنقلاتی چون پفک و چیپس را مضر اعلام کرده اند ولی همچنان شاهد آن هستیم که روز به روز بر فروش آنها افزوده می شود و کارخانه های تولیدکننده این تنقلات در فضای رقابتی با یکدیگر هر روز بسته بندی و شکل و طعم جدیدی از آنها را ارائه می کنند. باید گفت در زندگی ماشینی امروز که گرفتاری های معیشتی اغلب وقت مردم را به خود اختصاص داده است، جای دادن کتاب در سبد خانواده ها مقتضیاتی دارد، به عبارتی باید شرایط و امکانی فراهم کرد تا خانواده ها به کتاب گرایش پیدا کنند و از همین جاست که فروش کتاب آغاز می شود.

آسان سازی استفاده از کتاب از جمله این مقتضیات است، یعنی به طریقی باید ذائقه مخاطب را تحریک کرد تا علاقه و رغبت به کتاب خواندن در او ایجاد شود و یکی از بهترین برنامه ها به این منظور ارائه کتاب های بزرگ و پرحجم در شکل های کوچک تر و در قالب چند کتاب با موضوع های مشخص است. به عنوان مثال می توان از مجموعه کتاب های ١٥ جلدی مطالعات کاربردی که در قطع جیبی و با موضوعات مختلف و در عین حال همسان منتشر شده اند، نام برد که چندی پیش از سوی انتشارات سوره مهر چاپ شده و اتفاقا با استقبال خوبی هم مواجه شده است. 


● شاخص سازی ناشر

ارائه مفاهیم و محتوا با تعریف خاص در قالب های مختلف و رعایت روال ثابت و منطقی توسط ناشر سبب هویت بخشی به سیستم انتشاراتی می شود و تعریف ثابتی از ناشر و محصولات او ارائه می کند. نتیجه این هویت بخشی به انتشارات این است که مخاطبان خود را تا حدود زیادی می شناسد و مخاطبان هم آن ناشر را در یک حوزه تخصصی می شناسند و به عبارتی انتشارات باید در ارائه محتوا دارای خط مشخصی باشد.


● شهرت

شهرت به چند گونه است.

شهرت ناشر: این شهرت در سطح کثیری از افکار عمومی بنا به دلایل زیادی که یکی از مهم ترین آنها تبلیغ است، ایجاد شده که این شهرت ناپایدار است و به مقتضای شرایط حاکم و با تغییر نوع و کیفیت محصول و حتی سیاست تغییر خواهد کرد.

شهرت نویسنده: این شهرت هم با یک یا چند اثر شاهکار از نویسنده به دست می آید و انتظار افکار عمومی از او را در حد آن اثر یا آثار شاهکار قرار می دهد و تا زمانی که نویسنده آثاری را همچون گذشته خلق کند، مقبول است.

تولید فنی مطلوب: تولید فنی مطلوب هم از دیگر دلایل پرفروش شدن یک کتاب است. زیبایی و جذابیت فرمی و شکلی اثر از قبیل طراحی جلد، انتخاب فوت، کاغذ و... در جذب مخاطب موثر است. به این موارد، جذابیت را هم اضافه کنید؛ چرا که همراه تصویر روی جلد، تلنگر اولیه را بر ذهن مخاطب می زند.


● اطلاع رسانی و جریان سازی 

اما هر آنچه در بالا به عنوان دلایل پرفروشی کتاب ذکر شد، در سایه یک دلیل مفهوم پیدا می کند و آن دلیل چیزی نیست جز اطلاع رسانی و جریان سازی برای کتاب.

فرض کنید یک کتاب دارای جذابیت های فنی و گرافیکی خوبی باشد و موارد آسان سازی را هم به همراه داشته باشد و حتی اسم ناشر و نویسنده مطرحی را هم روی جلد خود داشته باشد، اما اگر کار اطلاع رسانی خوب و هدف دار روی آن انجام نشود، مخاطب از انتشار آن چگونه آگاهی می یابد.

شاید گفته شود ناشر و نویسنده مطرح، خود باعث جریان سازی کتاب می شوند؛ سوال این است که آن ناشر و نویسنده در آثار اولیه خود که مطرح نبودند چطور به شهرت دست پیدا کردند؟ آیا پاسخی جز اطلاع رسانی خوب و هدفمند به دست می آید؟

به عبارتی، پایه و سنگ بنای پرفروش شدن یک کتاب را در حالی که دارای شرایط پرفروش شدن باشد، بر محور اطلاع رسانی می گذارند. ناگفته نماند برخی ناشران البته از طریق همین اطلاع رسانی، بسیاری از کتاب های معمولی خود را که دارای شرایط پرفروش نبوده اند، به فهرست پرفروش ها وارد کرده اند و این چیزی نیست جز قدرت اطلاع پرسانی.


حیدر ایمنی / کارشناس نشر

  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰
  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان
  • ۰
  • ۰

اصولا ما ایرانی ها خیلی اهل مطالعه نیستیم و بیشتر علا قمندیم دیگران را نقد کنیم که چرا مطالعه نمی کنید. اما به خودمان که برسد تقصیر را می اندازیم گردن بقیه. جامعه و دولت و گرفتاری و گرانی و اجاره خانه و ترافیک را بهانه می کنیم تا کسی جرات نکند از ما بپرسد چرا کتاب نمی خوانید!!

به همین دلیل هم هست که تعداد نویسندگان کتاب بیشتر از تعداد خوانندگان آن است. این مساله گاهی آنقدر اسفبار است که بعضی از کتاب ها را غیر از خود نویسنده و ناشر هیچ کس دیگری نمی خواند. این روزها افتخار بعضی نویسندگان این است که تعداد کتابهایشان را به رخ مردم بکشند و در مجالس و محافل از تعداد کتاب هایشان یاد کنند و سرشان را بالا تر بگیرند. در حالی که اگر کسی از آنها بپرسد آیا از تعداد خوانندگان کتابهایتان مطلعید; نظری در این باره ندارند. شاید مهم نباشد که یک نویسنده چند کتاب از خود به جا بگذارد مهم آن است که تاثیر گذاری آن کتاب ها چقدر است به عنوان مثال ابوالقاسم فردوسی ۳۰ سال از عمر خود را صرف یک کتاب کرد. کتاب ماندگار و ارزشمند شاهنامه! اما این یک کتاب آنقدر ماندگار و ارزشمند است که به اندازه صدها کتاب تاثیرگذاشته و زبان مادری فردوسی را زنده نگه داشته است. می گویند اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری بکن که قابل نوشتن باشد. اما این کارهای ماندگار و به یادماندنی فقط در کتاب ها حفظ می شوند و اگر بخواهیم از آدمهای بزرگ که کاری قابل نوشتن و یا اثری قابل خواندن دارند چیزی بیاموزیم باید اهل مطالعه شویم. ما پیرو دینی هستیم که خدا و پیامبرش را با کلمه «اقرا»» یعنی بخوان، خطاب قرار داده است. پس خواندن و دانش اندوزی اولین درسی است که دین ما به پیروانش می دهد. اما به راستی چرا کتاب نمی خوانیم و تا این حد با کتاب بیگانه ایم. شاید این بی علا قگی ما به کتاب ریشه در کودکی ما داشته باشد، شاید هم مسایل دیگری در آن و دخیل است. اما همیشه می گویند کودکان مانند لوح سفیدی هستند که هرچه در آنها بنویسیم تا آخر عمر روی ذهنشان حک می شود. پس می شود علا قه به مطالعه را از کودکی در فرزندانمان ترویج دهیم.

خوب یادم هست وقتی یک بچه مدرسه ای بودم موقع بازی و شیطنت شعر کتاب مدرسه را زیر لب زمزمه می کردم.

«من یار مهربانم دانا و خوش زبانم

گویم سخن فراوان با آنکه بی زبانم»

همیشه به مصرع آخر شعر که می رسیدم، ناخودآگاه دلم برای کتاب می سوخت. از بی زبانی اش و از تنهایی اش. حالا که بزرگتر شده ام باز هم دلم می سوزد اما نه برای یار مهربان فراموش شده بلکه برای خودم وخودمان که کتاب را بی جرم، مجازات کردیم و به دار تنهایی آویختیم و ندانستیم که چه بر سر خود می آوریم. بالا و پایین بودن سطح مطالعه در یک کشور از عمده ترین شاخص های پیشرفت است. درست مثل بالا و پایین بودن سرعت اینترنت! اما در کشور ما هم سطح مطالعه و هم سرعت اینترنت در سطح بسیار پایینی قرار دارد به طوری که کشور ما در جدول آمار مطالعه کشورهایی که سطح مطالعه آنها در حد متوسط است هم جایی ندارد. این در حالیست که اگر کشوری بخواهد تولیدکننده علم باشد و نه خریدار فرمول تکنولوژی باید سری به عقب برگرداند دیروز را ببیند. آنجاست که دردی عظیم در سینه ایجاد می شود که دوری از کتاب، فردای کشور را تحت تاثیر قرار داده است. اما درد دوری از کتاب که در جامعه ما، ایجاد شد یک درد صعب العلا ج است نه لا علا ج در همه کشورهای دنیا برای افزایش سطح مطالعه مردم یک برنامه(۷ تا ۱۰) ساله تدوین شده است. این درحالیست که در کشور ما هیچ ارگان مشخصی مسوولیت این امر را برعهده نمی گیرد. اگر تیراژ تمام روزنامه های کشور ما را با هم جمع کنند به تیراژ یکی از روزنامه های ژاپن و یا کشورهای سطح پایین تر هم نمی رسد این در حالیست که ما معتقدیم بیش از ۴۰ میلیون با سواد در کشورمان وجود دارد و این میزان تیراژ برای چنین جمعیت با سوادی یک فاجعه است.


مهیار صالحی درخشان / روزنامه مردم سالاری

  • کتابخانه عمومی فرهنگ شهر حصار گرمخان